رئیسی، «مُنجی کارگران»: از هفت‌تپه تا هپکو، روایتی از یک محبوبیت ماندگار چرا رئیسی محبوب کارگران شد؟

رئیسی، «مُنجی کارگران»: از هفت‌تپه تا هپکو، روایتی از یک محبوبیت ماندگار چرا رئیسی محبوب کارگران شد؟

«مُنجی کارگران»؛ این را یکی از کارگران هفت‌تپه در وصف مردی می‌گوید که فقط یک رئیس‌جمهور نبود؛ بلکه «یار و ‌یاور کارگران» بود؛ از هفت‌تپه تا هپکو. چه عاملی باعث این محبوبیت سیّد ابراهیم رئیسی در میان جامعه کارگری کشور به‌ویژه خوزستان شده بود؟

ارتباط صمیمی با کارگران و تلاش بی‌وقفه برای حل مشکلات‌شان، یکی از عواملی بود که رئیسی را در قلب جامعه کارگری ماندگار و محبوب کرد. حتی کسانی هم که او را دوست نداشتند و یا در رده منتقدین او بودند، این ارتباط نزدیک با قشر کارگر را نقطه قوّت‌اش می‌دانستند؛ ارتباطی که از ریاستش در دستگاه عدلیه برقرار بود و در نهایت با ورود به قوه مجریه، عمیق‌تر شد و او را به یکی از محبوب‌ترین رؤسای جمهور ایران در میان کارگران تبدیل کرد.

شنیدن اعتراض کارگران

دستور او برای تجدیدنظر در احکام قضایی فعالین کارگری، عاملِ دیگری بود که باعث شد رئیسی در کسوت ریاست عدلیه، موردتوجه کارگران قرار گیرد؛ این توجه در حوزه قضایی و دستور ویژه برای «شنیده‌شدن اعتراض کارگران»، تحسین همگان حتی مخالفینش را برانگیخت و فضا را از آشوبِ کارگری به سمت آرامش و گفتگو سوق داد.

در آن زمان، سیاستمدارانی چون ابطحی این دستور ویژه رئیسی را نقطه قوتی در کارنامه او دانستند. همچنین شریعتمداری وزیر وقت دولت دوازدهم در نامه‌ای «از مداخله سریع» رئیسی در حل پرونده کارگران هفت‌تپه قدردانی کرد.

هفت‌تپه نقطه عطفی در محبوبیت رئیسی

هفت‌تپه شاید نقطه عطفی در محبوبیت بیشتر رئیسی بود؛ نقطه عطفی که امروز پس از «درگذشت شهادت‌گونه‌اش»، بر زبان کارگران این شرکت جاری شده و آنان او را «مُنجی» خود می‌نامند.

پس از انتخاب رئیسی به‌عنوان رئیس «دولت مردمی» سیزدهم، حرکت او در مدار حمایت از کارگران، یکی از اضلاع مثلثِ آرامش‌بخش شرکت کارگری هفت‌تپه بود؛ با انتخاب او به عنوان هشتمین رییس‌جمهور، حمایت از کارگران این مجموعه پُرآشوب از اعتراضات، وارد فاز جدیدی شد و جانبداری ویژه دولت از این پشتوانه‌های تولید، لبخند امید را بر لبان تکیده کارگران نشاند.

تبدیل سکوی اعتصاب به سنگر تولید

کارگرانی که تا پیش از این، سفره‌های خالی‌شان را در خیابان‌ها گسترانده بودند و فریاد اعتراض‌شان از حقوق‌های عقب افتاده و مدیریت ناکارآمد گذشته در خیابان‌های این شهر پیچیده بود، با پیگیری‌های ویژه به عرصه‌ تولید بازگشتند و «سنگر اعتصاب» و «سکوی اعتراض»‌شان به سنگر تولید تبدیل شد. «یزله» و شادمانی کارگران این واحد نیشکری و استقبال بی‌نظیر از او در یکی از سفرهای استانی، گواهی بر محبوبیت رئیسی در میان جامعه کارگری پس از رفع موانع از این واحد تولیدی بود.

حمایت غیرشعاری از کارگران

این حرکت در توجه به جامعه کارگری، در جریان حوادث «هپکو» نیز همچون هفت‌تپه، نام رئیسی را در قلب کارگران ماندگار کرد؛ در ماجرای هپکو، همراهی آیت‌الله‌رئیسی رئیس وقت دستگاه قضا با کارگران و خلع ید مالکان ناکارآمد، موجی از شادمانی را ایجاد نمود؛ این همراهی‌اش با کارگران و عمل به جای دادن شعار، تا آنجا در محبوبیت‌ او تاثیرگذار بوده که اکنون به گفته فعالان کارگری، هپکو در غمِ فقدان رئیسی در «شوک» فرو رفته و کارگران «بغض در گلو» مانده‌اند.

از مُنجی کارگران هفت‌تپه تا بُغض در گلو مانده کارگران هپکو در سوگ رئیس‌جمهور شهید، همگی نشان از یک نقطه قوّت او دارد؛ نقطه قوّتی که برآمده از ارتباط نزدیک با کارگران، حمایت واقعی و غیرشعاری و پیگیری مشکلات‌شان، پیش و پس از ریاست دولت سیزدهم است؛ توجهی که کلید فتح قلب کارگران شد و این روزها پس از سانحه دلخراش سقوط بالگرد، بنرهای «رئیسی در قلب کارگران» در جای جای هپکو و هفت‌تپه نمایان است.

خبر تصویب لایحه امنیت شغلی کارگران در دولت و ارسال آن به مجلس، آخرین قدمی بود که رئیسی برای کارگران برداشت؛ خبری خوب در این روزهای تلخ برای جامعه کارگری، که لازم است هرآنکه بر جای او انتخاب می‌شود راه و منش رئیس‌جمهور فقید را در توجه به قشر کارگر ادامه دهد.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اخبار پربازدید