کلاس مدرسه ؛ مشق جامعه
یادداشتی در باب نقش تربیتی کودکان در مدرسه
✍️ مهستا هفت شایجانی؛
شیرین خبر- مدرسه، در تعریف کلاسیک خود، تنها محل انتقال دانش و محفوظات درسی نیست؛ بلکه نخستین «جامعهٔ کوچک»ی است که کودک و نوجوان پس از خانواده در آن زیست اجتماعی را تجربه میکند. جایی که قرار بود تمرینِ زندگی باشد: احترام به قانون، مسئولیتپذیری، گفتوگو، همدلی، مشارکت و حتی تحملِ تفاوتها. اما امروز این کارکردِ بنیادین، بیش از هر زمان دیگری رنگ باخته است.
در سالهای اخیر، مدرسه به تدریج از نهاد تربیتمحور به کارگاهی برای عبور از امتحان و کسب نمره تقلیل یافته است. رقابتِ فرساینده برای معدل بالاتر، تست بیشتر و قبولی در آزمونها، جای تربیت اخلاقی و اجتماعی را گرفته است. دانشآموز میآموزد چگونه پاسخ صحیح بدهد، اما کمتر میآموزد چگونه «درست زندگی کند».
مدرسهای که باید الگوی جامعه باشد، گاها تصویری فشرده از بحرانهای همان جامعه را بازتولید میکند. در چنین فضایی، معلم نیز از «مربی» به «انتقالدهندهٔ محتوا» فروکاسته شده و فرصت ایفای نقش تربیتی خود را از دست داده است؛ نقشی که هیچ کتاب درسی قادر به جایگزینی آن نیست.
نکتهٔ نگرانکنندهتر آن است که این خلأ تربیتی، بیصاحب نمیماند. وقتی مدرسه از نقش اجتماعی خود عقب مینشیند، شبکههای اجتماعی، رسانههای بیضابطه و الگوهای ناپایدار فرهنگی، جای آن را پر میکنند. نتیجه، نسلی است که اطلاعات فراوان دارد، اما در مهارتهای زیستی، گفتوگو، حل مسئله و مسئولیت اجتماعی دچار ضعف است.
بازگرداندن مدرسه به جایگاه «جامعهٔ کوچک» نیازمند بازنگری جدی در سیاستگذاری آموزشی است؛ از برنامههای درسی گرفته تا شیوههای ارزشیابی و جایگاه معلم. تربیت، امری تزئینی و حاشیهای نیست که بتوان آن را به زنگ انشا یا پرورشی محدود کرد؛ تربیت باید در متن مدرسه جاری باشد، در رفتار مدیر، گفتار معلم و مناسبات روزمرهٔ دانشآموزان.
اگر مدرسه نتواند دوباره نقش تربیتی خود را بازیابد، جامعه در آینده هزینهای بهمراتب سنگینتر خواهد پرداخت. چرا که جامعهٔ بزرگ، چیزی جز بازتاب همان جامعههای کوچکِ دیروز نیست؛ و مدرسه، مهمترینِ آنهاست.
*مهستا هفت شایجانی*
کارشناس علوم تربیتی
