یادداشتی بمناسبت ۱۷ مرداد روز خبرنگار/ خبرنگاری؛ صدای بیدار حقیقت

حرفهای که در دل آتش میدود، گاه در میان دود، گلوله، تهدید و سانسور، اما هیچگاه خاموش نمیشود؛ چون رسالتش بیدار کردن است، نه سکوت.
پایگاه خبری شیرین خبر: در هنگامهای که طوفانهای خبر، افکار عمومی را در بر میگیرند و هر روز برگ تازهای بر دفتر تحولات جهانی افزوده میشود، تنها فانوسهایی که مسیر حقیقت را از وادی تاریکی و تحریف جدا میکنند، خبرنگاران راستگو و متعهد هستند. خبرنگار، نه صرفاً ناقل یک رویداد، بلکه چشم بیدار جامعه، زبان گویای مظلومان، و وجدان زنده افکار عمومی است.
حرفهای که در دل آتش میدود، گاه در میان دود، گلوله، تهدید و سانسور، اما هیچگاه خاموش نمیشود؛ چون رسالتش بیدار کردن است، نه سکوت.
خبرنگار را میتوان سرباز خط مقدم آگاهی دانست. کسی که خود را وقف انعکاس درست واقعیتها میکند، بیآنکه در بند رنگ، قوم، نژاد، یا سیاست باشد. خبرنگار در خط مرزی میان واقعیت و دروغ ایستاده تا نگذارد حقیقت دفن شود. او قلم به دستی است که در دستانش، قدرتی بیشتر از شمشیر نهفته است؛ چرا که با یک جمله میتواند جهانی را بیدار کند یا مسیری از ظلم را روشن سازد.
نقش خبرنگار در ساختار اجتماعی:
در جامعهای پویا، رسانه و خبرنگار نهتنها نقش انتقالدهنده خبر را دارند، بلکه نقش نظارتی، تحلیلگرانه و راهبردی ایفا میکنند. خبرنگار از درون جامعه میجوشد و برای اصلاح آن مینویسد. او حلقهای بین حاکمیت و مردم، بین خواست عمومی و تصمیمگیری کلان است.
آنگاه که بذر حقیقت را میکارد، ثمرهاش آگاهی است؛ و آگاهی، آغاز آزادی است.
خبرنگار در مبارزه با فساد، ناکارآمدی، تبعیض و بیعدالتی، شمشیری از جنس پرسش به دست دارد و سپری از جنس مردم.
خبرنگار، آینهی وجدان بشر:
خبرنگار آینهای است که جامعه در آن خود را میبیند؛ با همه کاستیها، دردها، افتخارات و پیشرفتها. او دیدهبان وجدان جمعی است. در میدانهای جنگ، بلایای طبیعی، دادگاهها، جلسات مهم سیاسی، خیابانهای پر ازدحام، و حتی روستاهای دورافتاده، ردپای خبرنگاری را میتوان یافت که با صداقت، دلسوزی و دقت، روایتگر است.
رسالت خبرنگار فقط ثبت رویداد نیست، بلکه جانبخشی به حقیقت و معنا بخشیدن به واقعیتهاست.
در تقویم، روزی برای خبرنگار نامگذاری شده است، اما در تقویم وجدان بشر، هر روز باید روز خبرنگار باشد. چرا که در هر لحظهای که ما از حقیقتی آگاه میشویم، صدایی پشت آن بوده که بیادعا روایت کرده است.
اگر امروزه جامعهای آزاد، شفاف و آگاه میخواهیم، باید در گام نخست، خبرنگار را آزاد، ایمن و محترم بدانیم.
اگر قلمی نوشت تا ستمی برملا شود، آن قلم باید پاس داشته شود؛ نه شکسته شود.
اگر دوربینی تصویری را ثبت کرد تا تاریخ فراموش نکند، آن تصویر باید ارج نهاده شود؛ نه سانسور.
سخن پایانی:
خبرنگاری، شغل نیست؛ عشق است و رسالت. کسانی که دور از هیاهوی رسانهای، در سکوت و گمنامی، حقیقت را فریاد میزنند، سزاوارند تا نهتنها تجلیل شوند، بلکه در سیاستگذاریهای کلان جامعه، از امنیت، آزادی و کرامت شغلی برخوردار باشند.
درود بر خبرنگاری که در برابر جهل، دروغ و فریب ایستاده و هیچگاه قلمش را نفروخته.
درود بر صدایی که اگرچه گاه خسته است، اما هرگز خاموش نمیشود.
و درود بر «خبرنگار»؛ این انسان شریف و بیدار