توسعه فرهنگ آموزش حجاب و عفاف در دوران کودکی/سکینه فرهادیان بابادی

توسعه فرهنگ آموزش حجاب و عفاف در دوران کودکی/سکینه فرهادیان بابادی

در مورد مسأله حجاب و ایجاد سبک عفت و حیا نیز باید همان سالهای اولیه کودکی این رفتارها با شیوه های مناسب آموزش صحیح داده شود تا در شخصیت کودک نهادینه و هم یک ارزش وجودی در عادتهای مناسب نسبت به حجاب بتدریج در شخصیت آن ها شکل گیردچرا که در نوجوانی و جوانی تابع همان ارزش ها از قبل آموخته عمل می کنند و قطعا از هنجارها و ارزش های سالم جامعه منحرف نخواهد شد و رعایت مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان کودکان و مراحل بعدی رشدی آنها بسیار تأثیرگذار است به طوری که اضطراب و نگرانی را در روح و روان آنها کم کرده و موجب بالا رفتن اعتماد به نفس و حس ارزشمندی هویت کودکان می گردد…

پاکدامنی یکی از با ارزش ترین پایه های اصلی زندگی خانواده و جامعه اسلامی است که باید از کودکی والدین با آموزش و رفتار‌های درست به کودکان خود تعلیم بدهند تا کودکان بتوانند از همان سنین پایین به شناخت و حفظ عفاف و حجاب فردی در خانواده و جامعه درک درستی برسند.
باید اشاره داشت که برای کودکان تازه بالغ شده باید الگویی هایی مناسب برای آنها تعریف شود که با یاد و صحبت از آن الگوها بتواند در پذیرش و درک حجاب و عفت به آن تکیه کنند.
همانطور که میدانیم اولین الگوهای کودکان ،پدر و مادر و سپس نزدیکان در خانواده است لذا متوانند برترین و جذاب ترین الگو هارا برای کودکان خود داشته باشندکه به هرشکل که قابل فهم و نزدیکی در ذهنشان دارد می‌تواند حجاب و آراستگی عفاف را برای کودک خود صحبت و به تصویر قشنگ و به یاد ماندی برجای بگذارند وکودکان به راحتی از الگو های خود رفتار‌های مطمعن را برداشته و حتی در بازی های و نوع حرف زدن و پوشش کودکانه خود به درستی عمل می کند و خانواده شاهد نتیجه و روند بهتر در زمینه عفاف و حجاب کودکان خود خواهند رسید
بنابراین اگر والدین قصد آموزش حجاب و عفاف را به فرزندان خود را دارند باید دررفتارهای خود ،حجاب را به شکلی دوست داشتنی و با درک شرایط سنی به فرزندان خود آموزش بدهند و انجام و رعایت کردن حجاب و عفاف برای سلامت روحی و روانی خانوادها مهم و ضروری است و با این اقدامات کودکان چندان از عفاف و حجاب فاصله نمی گیرند و تمام دستورات دینی ما، که دقیقا حساب شده و برای حفظ انسانیّت همگان است همان ابتدا از محیط خانواده و سن کودکی شروع به یادگیری میشود.
از طرفی شیوه های آموزش های خانواده پیرامون نهادینه کردن و حفظ حجاب و عفاف در کودکان به منظور رسیدن به این اهدف باید به شکل موثری درونی نمودن و تعمق بخشیدن به ارزشها و فرائضی همچون نگه داشتن حجاب و عفاف در کودکان بررسی گردد و مهمتر اینکه شیوه های تربیتی و آموزشی خانواده ها با توجهه به تغییرات هر نسل و فضای جامعه و ارتباطات گسترده فضای مجازی در موضوعاتی همچون پاکدامنی، پارسائی و بررسی مدل و الگوهای به یاد ماندنی در کودکان به صورت منظم و بادوام در عمق ضمیر ناخوداگاه آنان آموزش تاثیرگذار ارائه داده شود تا کودکان در متوجه مهم بودن و اثرات مفید عفاف و حجاب شوند نه اینکه کودکان ما تا نوجوانی و جوانی در شرایط بی حجابی و بدون مرز و چهار چوب مشخص رفتاری و اعتقادی باشند و بعد ها والدین پیگیر آنه که باید چگونه رفتا و آداب و شیوه مثبت داشتن پوشیدگی و پاکدامنی در مراحل زندگی را یاد بدهند .
منظور این است که کودکان در اوایل به راحتی همچون نهالی شکل بگیرند و قد بکشند ولی زمانی که پدر و مادر و حتی جامعه دیر اقدام کنند باعث می شود که در مراحل بعدی خیلی تلاش طاقت فرسا برای تغیید و هم جهت نمودن فرزندان خود در سنین بالاتر شود و به جدی گفته میشود هر کاری در رابطه با مهارت آموزی به کودکان در زمینه عفاف و حجاب و نکات اخلاقی مذهبی میباشد باید در همان شرایط سنی کم تعلیم داده شود توقع به جایی نیست که ما هیچ آموزش و تعلیم در دوران کودکی فرزندمان انجام ندهیم اما بخواهیم آنها در دوران سخت نوجوانی و جوانی نسبت به عفاف و حجاب عکس العمل درستی نشان دهند چون کودکان می پذیرند هر نوع رفتار و صحبت در مورد حجاب و عفاف و یک طرز باور و امنیت در آنها ایجاد میشود که
به راحتی این آموخته ها را به بیرون از محیط خانواده نشان خواهند داد و نیز در جامعه سالم تر برفتار میکند پس همه گفتنی ها و نوشتنی ها و آموزش جامعه باید از همان اوایل کودکی و با تقسیم بندی و درک شرایط کودکان در خانواده و مهد کودک ها و هر گوشه از جامعه و تمامی ارگان ها به این امر مهم زمان و تمرکز قراردهند چه به صورت افراد متخصص و کاردان و چه از بحث اقتصادی و برگزاری شرایط آموزشی در جهت فرهنگ سازی درست این امر خطیرکه عمل به آن راحت تر باشد و به نحوی که ارزش ها و مقررات مربوط به آن در هر شرایطی توسط افراد دیگر به رسمیت شناخته شوند.
از آنجا کودکان همچون حالت آئینه شفاف ، ساده و بی آلایشی دارند که هر چیزی به آنها گفته شود می پذیرند و بر ذهن و فکر آنها نقش می بندد پس والدین،باید با استفاده ازآموزشهای درست شیوه های ِ تعلیم وتربیت جدیدتری همچون آگاهی بخشی ، الگوآفرینی ، عادت بخشی ، سالم سازی ، تشویق و تنبیه ، محبت و مهرورزی ، قصه گوئی و عبرت گیری و … به نهادینه شدن ارزش ها و فرائض الهی در وجودکودکان کمک میشود را در اولویت مهارت آموزی نسل جدید قرار دهند و از هیچ تلاشی هم خانواده و جامعه دریغ نکنند.
مسائل مهم برای دستیابی به اهداف تربیت دینی، توسعه فرهنگ تعالی بخش حجاب و عفاف در مهارت آموزی به کودکان که از اهمیت ویژه ای برخوردار است عبارتند از:
در حقیقت پویایی تربیت دینی در شرایط کنونی به پویایی روشها، نگرش ها و برنامه هایی وابسته است که در سطح خانواده، شرایط آموزشی و قوانین حاکم بر جامعه مطرح می شود و باید از حالت کلیشه ای و تحمیلی خارج شده و با روشهای علمی و صحیح ارایه شود.
داشتن رفتارهای مناسب اسلامی نه تنها سبب امنیت خود فرد از آسیبهای مختلف است،بلکه سبب تحکیم خانواده،آرامش روانی افراد جامعه و افزایش امنیت در جامعه است.
برای توسعه فرهنگ مهارت آموزی و آموزش درامر حجاب و عفاف به کودکان در خانواده و جامعه می بایست اثربخشی شیوه های تربیتی مربوط به حجاب و عفاف کودکان از روشها و شیوه های تربیتی فعال و مناسب جانشین شیوه های غلط و منفعل تربیتی گردد.
در حال حاضر بعضی از خانواده ها از وضع حجاب و عفاف در جامعه خود رضایت ندارند و ظهور پدیده ها و رفتارهای نامناسبی در جامعه مانند بدحجابی و نداشتن پوشش مناسب زنان و مردان و یا رفتارهایی که به دور از حیا و وقار هستند،سبب آزردگی خاطر بسیاری از خانواده ها در جامعه شده و به ثبات و استحکام خانواده ها لطمه وارد کرده است، بنابراین لازم است برای رفع این معضل تمهیداتی اندیشیده شود و از دیدگاه های گوناگون و توسط نهادهای مختلف جامعه که عهده دار این امر هستند برنامه و طرحهای مؤثر اجرا شود.
از دیدگاه روان شناسی میتوان شکل گیری هویت و شخصیت اولیه در کودکان از همان سالهای اولیه کودکی آغاز می شود و به همین دلیل کودکان حتی از دو سالگی باید لباسهای مناسب و متناسب خودش را بپوشد،اگر دختر است لباس و ظاهر دخترانه او حفظ شود و اگر پسر است پوشش و ظاهر پسرانه داشته باشد تا دچار اختلال در هویت جنسی نشود.
حجاب و ایجاد روحیه عفت و حیا نیز باید سالهای اولیه خانواده ها برنامه ریزی داشته باشند و هرگونه شیوه های جدید و مناسب را به کودکان خود آموزش داده تا در شخصیت کودک ثابت شود و عادتهای مناسب نسبت به حجاب بتدریج در شخصیت او شکل گیرد در این صورت در مراحل رشد بعدی چون نوجوانی و جوانی تابع همان ارزش ها عمل می کند و از هنجارها و ارزش های سالم جامعه منحرف نخواهد شد
.همچنین رعایت مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان فرزندان ما بسیار تأثیرگذار است،به طوری که در آینده اضطراب و نگران نیستند و خود را در شرایط تغییر ناتوان نمی دانند و تاثیر خوب آن این است کودکان هر چه بزرگتر شونداین دانستن ها و آموزش ها موجب بالا رفتن اعتماد به نفس آنها می گردد.
از نظر روان شناسی،قطعی ترین عامل رشدکودکان، میزان آموزشی است که هرخانواده برای تربیت کودکان خود قائل است،به عبارتی نافذترین عامل رشد روانی – شخصیتی کودکان، آموزش مسأله عفاف و حجاب در بهداشت روان خانواده ها بسیار تأثیرگذار است از جمله به طوری که اضطراب و نگرانی را کم کرده و موجب رضایتمندی والدین از فرزندان خود می گردد تا جایی که حجاب و عفاف باعث آرامش روانی،رشدی ، اعتقادت معنوی و استحکام سلامت خانواده ها میشود.
در پایان باید گفت،حجاب و عفاف آموزی به کودکان به خاطر سلامت خانواده ها در جامعه است و همواره بخشی از رسالت انبیاء و اولیای الهی بوده و در هر زمان علمای دینی نیز بر این امر سفارش کرده اند.

سکینه فرهادیان بابادی
کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
مدرس و مشاور تخصصی در آموزش مهارت های زندگی

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

اخبار پربازدید